Unable to download audio codec 8193

روز اول نادیده‌م گرفتی

وقتی که می‌خندیدی و چشم‌ت دنبال کناری‌م بود

از من پرسیدی:

-این کارو از کجا یاد گرفتی؟

و گفتی دوستم شلوار کوتاه زیبایی دارد

و این‌که تو عاشق پاهای چرب‌شده‌ای

که روی شیشه می‌لغزند

و انعکاس می‌یابند.

 

روز اول من را ندیدی

انگشتان‌ت روی کمرم راه می‌رفتند

و چشم‌هایت به دنبال انعکاسی جست‌و‌جو می‌کرد

مثل تشنه‌ای در بیابان، با هر سرابی به توافق می‌رسیدی

به سوی‌ش می‌رفتی و نرسیده بازمی‌گشتی

چون تو این‌طوری هستی

 

روز اول نادیده‌م گرفتی

وقتی که می‌خواستی بیش‌تر بنوشی و نمی‌توانستی

وقتی که می‌خواستی با کناری‌م برقصی و نمی‌توانستی

وقتی که از همه شکست خوردی و پیش من آمدی

گیلاس را بلند کردی و به سلامتی من نوشیدی

و جرعه را فرو نداده روی من تهوع کردی

 

روز اول نادیده‌م گرفتی،

روز دوم، من تو را.

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد نورعلی دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 02:48 ق.ظ http://utv.blogsky.com

تا ۲۹ فروردین رو خوندم
کارتون عالی هست و افکار قابل احترامی دارید
... بابت قلم و اسلوب نوشتاری ...بهتون تبریک میگم
.
موفق باشید

رند عالم سوز سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 08:03 ق.ظ

روز سوم، کناری هردومان را!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد