عدهی زیادی هستند که هرچه اوضاع مالیشان خرابتر میشود، بیشتر دوستانشان را مهمان میکنند. آنها نمیخواهند باقیمانده را به باد دهند. آنها میخواهند دوستانشان را متوجه درماندهگی خودشان کنند. اما راه اشتباه را میروند. آنجه در پایان یکی از این میهمانیها رخ میدهد این نیست:
-رفیق. میدونم اوضاعت کیشمیشیه. بیا این پونسدتا رو داشته باش هروقت داشتی پس بده.
این است:
-برای شام متشکرم.
و شما –در احوالی خرابتر از قبل و با صدایی که به زحمت از حنجره بیرون میآید- پاسخ میدهید:
پونسد تا رو ول ش ،بچسب به این: حالا بیا این جا بیا این جا بیا این جا اون جا نــــــــــــــــــــــــــــــــه!
یه سر شام بیایین اوونوری!!
یادتون نره هااااااا
عجب! اینجوریاس؟!
راستش عده زیادی اینجوری نیستن. منظورت پونصدتا بود؟
سلام عرض شد خدمت دوست عزیز... پُست پایینی رو که میخوندم این به ذهنم رسید که این روزا مد شده که بعضیا اعتراف میکنن که نامزد دارن (و حتی یه چیزایی شبیه شوهر!!!) ولی بعدش هم به این نکته حتماً اشاره میکنن که: البته به کسی ربطی نداره!!!! دربارهی نوشتهی این پُستت هم عارضم که من خودم شخصاً در دو حالت سعی میکنم زیاد توی جمع آفتابی نشم: ۱. وقتی خیلی عصبانیم ۲. وقتی پول ندارم... برات آرزوی موفقیت و سلامت دارم... شاد باشی و برقرار... تا بعد...
نه!!