داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
اگه خودتو راضی نکنی؛ مدام دنبال راهی میگردی که نشون بدی اونی که دیگران میبینن نیستی. آخرشم مجبوری بمیری تا دیگران اصلا نبیننت. مدام سعی میکنم یه چیزی توی خودم پیدا کنم که ارزش زنده موندن رو داشته باشه. میبخشید سرزده اومدم. متنهای پر مغزی دارید. ازشون سوپ قلم خوبی حاصل شد. به منم سر بزنید.
واقعاً... فکرشو بکن!! از اون نوشتههای یکخطیای بود که آدم رو شونزده خط به فکر میندازه... البته از وقتی که یادمه نوشتههای اینجوری زیاد داشتی... دستت درد نکنه... شاد باشی و برقرار... تا بعد...
اگه خودتو راضی نکنی؛ مدام دنبال راهی میگردی که نشون بدی اونی که دیگران میبینن نیستی. آخرشم مجبوری بمیری تا دیگران اصلا نبیننت.
مدام سعی میکنم یه چیزی توی خودم پیدا کنم که ارزش زنده موندن رو داشته باشه.
میبخشید سرزده اومدم. متنهای پر مغزی دارید. ازشون سوپ قلم خوبی حاصل شد.
به منم سر بزنید.
این جا که دختر خوجل موجل و حسابی ندیدیم شاید اون دنیا حوری و پری درست و حسابی پیدا بشه..بالاخره باید تیپ ما هم ردیف باشه تا بتونیم تورش کنیم؟؟
اونجا فتوشاپ ندارین؟
سلام همین که هر هشت سالی یه بار یه نشونی از تو می بینم خودش کلی است ...مث همیشه جذاب !
بی نمک بود
آسمان را ستاره زیبا میکند
باغ را گل زیبا میکند
وتو را عمل دماغت زیبا میکند...........
واقعاً... فکرشو بکن!! از اون نوشتههای یکخطیای بود که آدم رو شونزده خط به فکر میندازه... البته از وقتی که یادمه نوشتههای اینجوری زیاد داشتی... دستت درد نکنه... شاد باشی و برقرار... تا بعد...
in dige khoda bood.