تو پسورد رو داری.
تو پسورد این وبلاگ رو داری.
بزن خرابش کن.
قبل از اینکه گرمای دست تو رو بنویسم،
قبل از اینکه عقایدت رو به لجن بکشم،
و قبل از اینکه شخصیتت رو مثل سر قورباغه زیر چکمهام، له کنم.
پسر این کارو بکن؛ بزن خرابش کن.
داری با وقت لاس میزنی.
دوباره تا یکسانتیمتری شکاف مرطوب؟
فقط دو روز مونده.
چی کار میخوای بکنی؟؛ هیچکار؟
نه.
تو باهوشتر از منی.
تو پسورد رو داری.
تو دو روز فکر می کنی
با وقتت لاس می نی
و وقتی می خوای بزنی خرابش کنی
پسوورد عوض شده
تو دوست داری کس کش باشی ولی نیستی
-...آخ...فراموشی...فراموشی.
(..گفتم فراموشی؟)
-تا حالا دو تا وبلاگ رو خراب کرده... من به سومی هم امیدی ندارم.
-اینجا جای مناسبی نیست. بریم؟
-...
خیلی زیبا بود حس خوبی می داد.
سلام دوست من... من حقیقتش اون چیزی رو که منظورت بود نفهمیدم... البته ایراد از منه.. این چندوقت اینقدر تو قرون ماضیه سیر کردم که حرف زدن معمولیم رو هم از یاد بردم.. برات آرزوی موفقیت دارم... شاد باشی و برقرار.... تا بعد..
می خوام راجع به اون وبلاگی که یه نفر گفته بود مسه ماله تو بگم ..نیست تو یه جور دیگه می نویسی هر چند اکسرن با حرفات موافق نیستم اما می دونم که حرفات تو دهنا هم نمی مونه دیگه چه برسه به ذهنا
دختره زیر رانته
تو یه باغ تنها
ازش بدت می آد
هر چی بیشتر گریه می کنه حشری تر می شی
محکم می زنیش
این قدر که جاش تا سد سال روش بمونه
این قدر که اگه ازت شکایت کنه سنگسار رو شاخت باشه
لختش می کنی
...
دختر از اتاق بیرون می ره؛ باکره!
پسوردت مال خودت به درد من یکی نمی خوره[-(
قشنگ بود خسرو خوبان/ مثل همیشه/ عزیز تو اون یکی وبلاگ شدیدن دنبالت می گردم...