داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
-هولم بده. -نمیتونم. -چشمات رو ببند. -نمیتونم. -یکلحظه هم طول نمیکشه. محکم بزن رو پشت زانوهام. -حالم خوب نیست. -بندازم پایین. -بیا از اینجا بریم. -هولم بده. -تو رو خدااا.
khosro nakhaei
جمعه 22 خردادماه سال 1383 ساعت 06:40 ق.ظ
آخی چرا خوب؟:(
متشکر از حسن نظزتون!
والا نمیدونم چرا نیومدو من اینجا میبینش.
نوشته های کوتاه و جالبی است
خسرو عزیز راستش رو بخواهی ابهام زیادش باعث شده مفهوم انتقال پیدا نکنه . کوتاه - خلاصه- اما وضوح نداشت.
ابهامی که به جذابیت داستان کمکی نکرده.
سلام. حال نداد این