داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
سلام .. ممنون از اینکه به من سر زدی ... راستش بلند شدن از روی مبل برای کسی که شلوار سفید پوشیده همچین کار سختی نیست . فقط یه کم اعتماد به نفس می خواد ......
چرا ؟ نکنه یه گل قرمز پشت شلوارش درست شده بود !!! شاید هم جیش کرده بود !!!! ای بدجنس اینقدر ترسوندیش تا بالاخره تو شلوار سفیدش جیش کرد . راستی اگه طرف سر بوده جریان اون گل قرمزو فراموش کن !!!!!!!!!
به غیر از تو،کس دیگه ای هم هست؟!
سلام ٍ البته همچينم بلند شدن سخت نيستا !!!!!!!
جالب مينويسی موفق باشی
:) عجیبی ...
سلام برادر موفق باشی
فکر کنم با عصا بلند میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هیچی نفهمیدم
سلام .. ممنون از اینکه به من سر زدی ... راستش بلند شدن از روی مبل برای کسی که شلوار سفید پوشیده همچین کار سختی نیست . فقط یه کم اعتماد به نفس می خواد ......
اولا خیلی قشنگ مینویسی ایول دوما از ابراز همدردیت برای مشکلم خیلی ممنونم
یه کم شجاعت میخواد ... به کسی چه مربوط؟
چه جالب ... خوشمان آمد ... تشریف فرما شوید شاید بپذیریمتان ... :)
چرا ؟ نکنه یه گل قرمز پشت شلوارش درست شده بود !!! شاید هم جیش کرده بود !!!! ای بدجنس اینقدر ترسوندیش تا بالاخره تو شلوار سفیدش جیش کرد . راستی اگه طرف سر بوده جریان اون گل قرمزو فراموش کن !!!!!!!!!
دوست ناشناس من سلام! سپاسگزار از پيام دلگرم‌کننده‌ات. تکه‌های زيبايی نوشته‌ای. کامياب باشی.
صد دفعه بهش گفتم پنبه ریز نخر جنسش خوب نیست......
براوو ، خسته نباشید. بهتره همونجا نشست !